تاهی لند

نقد کره، نقد و بررسی سریال ها

تاهی لند

نقد کره، نقد و بررسی سریال ها

دانلود زیرنویس های تیم ترجمه نقد کره
نقد و بررسی سریالهای تایلندی
نقد و بررسی سریالهای تایوانی
نقد و بررسی سریالهای چینی
نقد و بررسی سریالهای ژاپنی
این وبلاگ زیرمجموعۀ وبلاگ نقد کره بوده آدرس اصلی سایت
http://kdramers.rozblog.com

طبقه بندی موضوعی

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۰۷ ق.ظ

۰

سریال چینیعشقی که فراموش نشد Loving Never Forgetting 2014

Image result for سریال چینی Loving, Never Forgetting

مشخصات سریال
نام سریال:عشقی که فراموش نشد Loving Never Forgetting
نام دیگر: Unforgettable Love
ژانر: عاشقانه
تعداد قسمت: ۳۴
محصول: چین
سال انتشار: ۲۰۱۴

خلاصه داستان

لی ژانگ مو(جری یان) در کودکی دوران سختی رو داشته و گرمای محبت مادری رو هرگز لمس نکرده .او رفته رفته به انسانی بسیار سرد و بی روح تبدیل شده. ووتانگ(تانگ لی یا) دختری است که طی یک ماجرا به لی ژانک مو علاقه شدیدی پیدا می کند اما دورادور به دوست داشتن لی ژانگ مو ادامه می دهد.تا اینکه یک شب طی یک اتفاق این دو یک شب را با هم می گذرانند.به دلایلی لی ژانگ مو آن شب را فراموش می کند،اما بعد از چند سال تصادفا متوجه می شود که از وو تانگ صاحب یک فرزند است. وی به منظور به دست آوردن پسرش ،دادخواستی را به دادگاه ارائه می دهد.البته وو تانگ هم به علت عشق شدید به فرزندش تمام کشکاش خود را به کار می بندد تا حضانت فرزندش را از دست ندهد…
اما ماجرای اصلی داستان مربوط به عشق و علاقه ای است که در آخر برخشم و تعصب پیروز می شود.لی ژانگ مو با توجه به دوران کودکی خود، عشق و علاقه ووتانگ به پسرشون براش قابل درک نیست به همین دلیل،بدون اینکه متوجه بشه آروم آروم به این محبت جذب می شه و …

Image result for ‫سریال چینی عشق هرگز فراموش نمیشود | Loving, Never Forgetting‬‎

سریال چینی عشق هرگز فراموش نمیشود ..

Image result for سریال چینی Loving, Never Forgetting

داستان راجع به مرد بی احساسی به اسم لی جونگ موهست که از کودکی بدون کوچکترین محبتی به عنوان یه پسر نامشروع بزرگ شده وحالا به عنوان یه وارث بسیار قدرتمند تو دنیای تجارت سرد وسخت داره زندگیش رو میگذرونه ..

پنج سال پیش تو یکی از شبها که به شدت مست ومدهوش بوده ..با یکی از کاراموزهاش به اسم ووتونگ ..که یک دل نه صد دل عاشق اقا بوده شب رو به سر میکنه وصبح بدون اینکه حتی نیم نگاهی به دختر بندازه یه چک سفید میندازه جلوش ومیگه تو رو به خیر وما رو به سلامت ..

ولی داستان اصلی دقیقا از پنج سال بعد شروع میشه که برحسب تصادف ..لی جونگ مو میفهمه که صاحب یه پسره که حتی یادش نیست از کجا اومده ..واز اونجایی که تو خط ازدواج نیست ..فقط وفقط به خاطر خواسته ی مادر مستبدش ..یه دادخواست حضانت برای تصاحب بچه به دادگاه میده که مثلا نسلش منقرض نشه ..وهمین میشه باعث شروع اشنایی ووتونگ ولی جونگ مو ..و وکیل ووتونگ ..به اسم شیائو جون ..(چه اسامی سختی داشت این سریال.. من فاکتور میگیرم ازشون )

داستان یه سیر خطی ساده رو جلو میره ..از زمان حال یعنی اشنا شدن جونگ مو با تونگ وپسرشون تونگ تونگ (اسم مامانه رو دوبار صدا کنی میشه اسم پسرشونJ)شروع میشه به روند دادگاه میپردازه ..به دعواها... کری خوندن ها ..به خودکشان تونگ که نمیخواد پسرش رو از دست بده ..ودرنهایت دادگاه تموم میشه وجونگ مو حضانت رو بدست میاره ومادر وپسر رو از هم جدا میکنه ..حالا جونگ موی قوی که کم کم به پسرش علاقه وانس پیدا کرده با مشکلات بچه داری ودل تنگی های بی نهایت تونگ تونگ برای مادرش دچار دردسر میشه ..

وازاونجایی که تونگ با مادرِ خود جونگ مو خیلی تفاوت رفتاری داره همین مشکلات باعث میشه کم کم نظر جونگ مو راجع به تونگ عوض بشه ..مخصوصا که مادر جونگ مو زنی به شدت سرد وسخت گیر وبی اعصابه ..

جونگ مو اوایل داستان فکر میکنه تونگ یه زن فرصت طلبه که از قصد بچه اش رو به دنیا اورده ومنتظر روزی مونده که به واسطه ی پسرشون ازش اخاذی کنه ..اما وقتی مادرانه های تونگ رو میبینه ..کم کم توجهش بهش جلب میشه ..هرچند فکر نکنید به این زودی عاشقش میشه ..نه یه بیست قسمتی سر کارید اما سیر وروندش بد نبود ..جدای اینها عاشق شدن وکیل تونگ یعنی اقای جون رو هم میبنید ..(ماشالله چشمم کف پاش خیلی خوش قد وبالاست )

Image result for سریال چینی Loving, Never Forgetting

که بیننده بعدها متوجه ی رابطه ی نزدکیش با جونگ مو میشه ..

خب سریال از نظر منطق ..دوبله ..وروند داستان کلا لنگ میزد ..یه سری حادثه ها بی جهت اتفاق میوفتاد ..ونویسنده تنها مشکلات بچه داری رو یکی از بعد از دیگری سرتونگ وجونگ مو میریخت تا این دو تا رو با هم همراه کنه ..منطق سریال فوق العاده ناقص بود ..فکر کنید برادر جونگ مو یه کار فوق العاده شنیع انجام داده ..با یه ببخشید موضوع حل شد ..مادرجونگ مو هم که از اول سریال رسما رو مخ بیننده پاتیناژ میکرد اخر سریال به طرفه العینی فرشته مانند شد وطالب عروس وپسرش ..

بازیگرها ..

شخصیت مرد داستان ..

من حتی الان هم نمیدونم از شخصیت مرد داستان خوشم اومد یا نه ..

اول داستان مثل سنگ یا روبات بود ..خشک بی احساس ..بدتر از مترسک ..قبول دارم نقشش بود اما خود بازیگر این قسمت های نقشش رو دلچسب بازی نکرده بود ..اما از وقتی عاشقانه اش شروع شد ..وای ...عجب بازیگریه ..یعنی به نظرم فقط باید عاشقانه های این اقا رو دید ..واوج بازیش تو شش قسمت اخر به نمایش دراومد ..واقعا تو این قسمت ها از بازیش راضی بودم ودردی که میکشید رو خیلی خوب به بیننده منتقل میکرد ....

بازیگر زن داستان ..

کوچیک وریزه میزه ..درمقابل مردهای داستان خیلی کوچولو موچولو وخوشگل بود ..با اینکه اوایل داستان زیاد بازیش روون نبود اما درانتها خیلی خب تونسته بود نقش یه مادر وزن عاشق رو بازی کنه ..

Image result for سریال چینی Loving, Never Forgetting

مشکل سریال روندش بود ..خیلی اروم پیش رفت ..به قول ترک ها گاماس گاماس ..بیست وچند قسمت چهل دقیقه ای که به مشکلات بچه داری ومشکلات دوستان دو طرف ..خونواده وعمدتا کار وشغل ومحیط شغلی ودرنهایت رابطه ی بقیه میگذشت ..یعنی عاشقانه ی اصلی شاید چهل درصد کار رو شامل بشه ..زیاد گفتم سی درصد ..

آما ...

جالب اینجاست که دقیقا از قسمت بیست ونه به بعد کلا روند داستان عوض میشه ونویسنده یه شوک خیلی جانانه به داستان میده که بیننده انگشت به دهن میمونه ..یعنی واقعا دیدن قسمت های اول تا بیست وهشتم می ارزید به دیدن چند قسمت اخر...تا این درجه این شش قسمت مهم وجالب بود ..جوری که اگه بخوام نمره بدم از قسمت اول تا بیست وهشتم نمره ی 7.5 رو میدم وبه شش قسمت اخر نمره ی 8.5 رو ..

اهنگسازی سریال ..خوب بود ..موسیقی متن کاملا مناسب واروم ..

درمجموع برای منی که مادر بودم دیدنش خالی از لطف نبود ..سریالی بود که عمده ی اون محبت مادر به بچه اش رو نشون میداد وعاشقانه های تونگ رو ..

دو تا سکانس داشت که واقعا اشکم رو دراورد ..

اولین سکانس ..قسمتی بود که ژانگ مو حضانت تونگ تونگ رو بدست میاره وقراره میشه پسرش رو از مدرسه تحویل بگیره وبا خودش ببره ..تونگ پشت ماشین ها پناه میگیره وبه رفتن پسرش وجونگ مو نگاه میکنه ..اما بعد از اون دلش طاقت نمیاره وبه دنبال ماشین میدوئه ..ودست تکون میده ..از اون طرف هم پسرش تو ماشین مادرش رو میبینه وشروع به دست تکون دادن برای مادرش میکنه ..واقعا برای شخص من صحنه ی دردناکی بود ..

ودردناک تر سکانس های بعدی بود ..جونگ مو دستور میده ماشین رو نگاه دارن ..پسرشون میاد پیش تونگ ..تونگ سعی میکنه پسرش رو قانع کنه تا با پدرش بره ..به زور میخواد دست پسرشو که داره گریه میکنه تو دست پدرش بذاره ..از این طرف دست پسرشو میکشه ..واز اون طرف دست ژانگ مو رو به زور میکشه تا دست پسرشو تو دستش بذاره ..

کلا از صحنه های عاشقانه ی مادر وپسری راضی بودم ..مخصوصا با بازی زن داستان ..هرچند که پسر بچه برخلاف پسر بچه ی سریال کنسرت پاییزی بازی خوبی نداشت وزیاد هم بامزه نبود .

الان که فکر میکنم اصلا نمیدونم حسم به این سریال چیه ..یه قسمت هایی فوق العاده عالی ودرد اورد وتاثیر گذار بود.مثلا یه اتفاق خیلی بد افتاده وتونگ به دنبال ماشین جونگ مو میدوئید تا بتونه قانعش کنه ..که جونگ مو وقتی داره از کنارش رد میشه چشمهاش رو میبنده تا تونگ رو نبینه ..تغیر روند شخصیتی اون مرد سختی که تو ابتدای داستان نشون دادن تا مردی عاشق ..خیلی خوب دراومده بود

یا قسمتی که جونگ مو در به در به دنبال تونگ میگرده ..خبر میارن جنازه ی یه زن حامله پیدا شده ..چقدر اکت بازیگرمرد تو این صحنه قشنگ بود ..که نمیتونه جنازه ی زن رو ببینه ومدام التماس میکنه تونگ نباشه ..

اما عملا منطق داستان ناقص بود متاسفانه ..

به هرحال بهش نمره ی 7.7 رو میدم ..پیشنهاد ..؟نمیدونم ..خودتون تصمیم بگیرید ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی