تاهی لند

نقد کره، نقد و بررسی سریال ها

تاهی لند

نقد کره، نقد و بررسی سریال ها

دانلود زیرنویس های تیم ترجمه نقد کره
نقد و بررسی سریالهای تایلندی
نقد و بررسی سریالهای تایوانی
نقد و بررسی سریالهای چینی
نقد و بررسی سریالهای ژاپنی
این وبلاگ زیرمجموعۀ وبلاگ نقد کره بوده آدرس اصلی سایت
http://kdramers.rozblog.com

طبقه بندی موضوعی

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۳۰ ق.ظ

۷

 

عنوان: خاکستر عشق
ژانر: عاشقانه، فانتزی، تاریخی
تعداد قسمت: 60
سال انتشار: 2018
شبکه پخش: Jiangsu TV
محصول: چین
زیرنویس انگلیسی: دارد
زیرنویس فارسی: دارد

 

بازیگران:
Andy Yang Zi as Jin Mi
Deng Lun as Xu Feng
Yukee Chen Yuqi as Liu Ying
Luo Yun Xi as Run Yu
Zou Ting Wei as Qi Yuan
Wang Yi Fei as Sui He

 

 

خلاصه داستان:
یک داستان عاشقانه هزار ساله بین خدای گل و خدای آتش است
جین می که مادرش در حین زایمان او از دنیا رفته است ، توسط یک جادو از داشتن احساسات محروم شده است. شاهزاده ای به نام شو فنگ عاشق او می شود. اما جین می که می فهمد پدرش توسط شو فنگ به قتل رسیده است؛ او را می کشد و …

 

خاکستر عشق

معمولا برای خلاصه ی سریال های پر قسمت گیج می شم. چون تعداد شخصیت ها زیاده و داستان پیچ در پیچ. مخصوصا در مورد سریالهای چینی و تخیلی

اما در کل داستان درباره ی دختری به اسم جین می خدای گل هاست که از کوچیکی در گمنامی بزرگ شده و به خاطر جادوی مادرش معنی عشق رو درک نمی کنهاما با حضور ققنوس یا شوفنگ کم کم با مفهوم عشق اشنا می شه. این داستان فراز و نشیب عشقی خدای آب و خدای آتش و خدای شب و روایت کینه ها و عشق ها و دلدادگی ها رو به تصویر می کشه.

******

اول از همه بگم این سریال به قدری منو از خمودی و بی حوصلگی سریالهای این اواخر در آورد که تا مرز خودکشان در عرض چند روز شصت قسمت داستان رو تموم کردم. هر چند نگاه به تعداد قسمت ها نکنید. هر قسمت حدود چهل دقیقه است. به نظر من یکی از بهترین سی درام هایی بود که تو این مدت دیده بودم.

روند داستان

*****

داستان تقریبا به چهار قسمت مختلف تقسیم می شه.

 

بخش اول توضیح شش قلمرو بهشتی و شیطانین و دنیای فانتزی و متفاوت خدایان و موجودات جاودانه. شخصیت ها و رفتار ازاد و گاهی خنگ جین می. عشق اندک اندکی که ققنوس گرفتارش می شه. خدایان مختلف و فضا سازی های عجیب و بسیار زیبا. داستان جلو می ره تا کم کم به بن بست می رسه و با یه نقطه ی عطف به بخش دوم می ریم.

در این بخش جین می برای خدای اب شدن باید به دنیای انسان های فانی بره و با سرنوشت یک انسان دوباره زاده بشه. انگار دوباره داستان ازصفر شروع شده وجین می و شوفنگ یا خدای اتش اینبار هم در جهان فانی درست مثل دو انسان زمینی با هم اشنا می شن و بدون حضور مهرو موم مادر جین می، اینبار جین می هم عاشق شوفنگ می شه. فراز و نشیب یک زندگی عاشقانه ی زمینی رو پشت سر می ذاریم تا به باقی بخش های سریال برسیم.

این داستان به قدری از جلوه های بصری زیبایی استفاده کرده که با پلی کردن قسمت اول انگار وارد دنیای شاه و پریون می شید . شاید در وهله ی اول فکر کنید با یه سریال پری گونه و کاملا تخیلی طرف هستید اما مطمئن باشید فیلمنامه پخته تر از اونه که احساس بچگانه بهتون دست بده.

شما با دنیایی تخیلی طرف هستید و همه چیز در اون ممکنه. از خدایانی که هر کدوم سنبل عوامل طبیعی هستند. آب و آتش و باد و گل. تا قلمرو های مختلف پرندگان و گل ها و شیاطین. اما جالب اینجاست داستان به شکل خیلی منطقی پیش می ره .

بازیگرها.

سریالهای تاریخی به دلیل بالا بودن قسمت ها معمولا بازیگرهای زیادی داره واین سریال هم مستثنی نیست. بازیگرها یکی از یکی بهتر. شخصیت دختر شاید در ابتدا گیج و رو اعصاب به نظر بیاد اما موقعیت ایجاب می کرد و کم کم همین دختر خنگ در طول داستان بزرگ میشه.

شوفنگ رو قبلا در نقش یک شاهزاده ی لوس و ولنگار اما باهوش در گماشتگان دیده بودم. واقعا باورم نمیشد این مرد تا این حد قوی و مسلط بازی کنه. مردی عاشق پیشه. محکم... قوی و باهوش

با اینکه سریال دوبله شده بود اما صداها اذیتتون نمی کنه. مخصوصا صدای شوفنگ وقتی با تن صدای آروم و شیفته با جین می صحبت می کرد.

دقیقا همین ویژگی رو برای شخصیت دوم مرد تصور کنید. ببینید این دو تا برادر با دل ما چه کردن.

در نهایت شخصیت دوم مرد یا خدای شب. به نظرم یکی از تاثیر گذارترین شخصیت های داستان همین شخصیت عاشق پیشه ی مظلوم و تنها بود که کم کم از یک موجود مهربون به شخصیت پلید داستان بدل میشه .بازیگر مرد خیلی خوب تونسته بود با اکت و نوع نگاهش تفاوت شخصیت داستان رو از ابتدا تا انتها تغیر بده.

نکات مثبت سریال.

اول ازهمه شخصیت سازی بسیار عالی نویسنده:

هر شخصیت و هر خدایی شخصیت مجزا و روحیات و حالات جداییی داره. نویسنده کم کم تک به تک این شخصیت ها رو وارد داستان می کنه تا ببینده به آرامی با کاراکترها اشنا بشه و شما در پایان داستان به خودتون می اید و می بینید نویسنده با تبحر نزدیک به چهل پنجاه شخصیت مهم و اصلی رو وارد داستان کرده و برای هر کدوم روند و پایان درستی نوشته. هر شخصیت انرژی و قدرت جالبی داره که واقعا حتی فکر کردن به این هجم عظیم شخصیت ونوشتن از اون ها هم سخته. حتی نوع اسلحه هاشون هم متفاوت بود. از ملکه ی بهشتی بگیر تا خدای اتش و شاهزاده ی شیاطین. وقتی داشتم سریال رو می دیدم شاید اغراق گونه باشه اما حس کردم هری پاتر شرق رو می بینم. و چقدر دیدن سحر و جادو و کارهای محیرالعقول در کنار داستان پخته ی سریال چسبید.

با وجود اینکه مثلث عشقی اصلی داستان بین خدای گل و خدای اتش و خدای شبه. زوج دوم سریال یعنی شاهزاده ی سرزمین اشباح و محافظش هم خیلی قشنگ بود و از دیدنش لذت بردم.

گرافیک و تصویر سازی سریال :

فضا سازی قلمرو ها بی نظیر بود. از آسمون قلمرو بهشتی بگیرید تا دریای فراموشی قلمرو شیاطین. بیننده خیلی راحت با یک نمای کلی می تونه از قلمروهای مختلف به تندی سوئیچ کنه و به فضای بعدی بره. با اینکه تمام اینها جلوه های ویژه و گرافیکی بود اما اینقدر خوب با صحنه های اشراف گونه ی بهشت و قلمرو گل ها هماهنگ شده بود که بعد از یک قسمت بهش عادت می کنید و متوجه گرافیکی بودن تصویر ن می شید.

فیلمنامه ی قوی و داستانی پر هیجان:

سریال پیچ در پیچ و طولانیه. پراز شخصیت و اتفاق . اشتباهات و تجربه ها . همه ی اینها احتیاج به فکر و ایده ی کلی داره و نویسنده حتما باید به کل داستان اشراف داشته باشه. با وجود طولانی بودن سریال قرار نیست درجا بزنید یعنی اصلا فرصت فکر کردن به شما داده نمی شه. هنوز این ایده تموم نشده ایده ی بعدی قاطی داستان می شه.واقعا براوو به نویسنده. چقدر به داستان مسلط بود.

قبول دارم بعضی از قسمت ها برای بیننده کسل کننده می شه اما به فراز و فرود داستان معتقدم. درست مثل جزر و مد. قاعده ی نوشتن اینه که قبل از یک نقطه ی عطف، باید کمی به داستان استراحت داد و برای قسمت های مهیج پتانسیل جمع کرد. به خاطر همین هم اگر سریال خوب باشه حاضرم با کش اومدنش کنار بیام.

در مورد روایت داستان:

خدا نکنه که چینی ها سناریو بنویسن. اینقدر قشنگ از مرگ و عشق و دوستی و خیانت و کینه ی یک دلداده استفاده می کنن که با هر مرگ و غمی شما هم غمگین می شید.

داستان روایت زیبایی از عشق بین شوفنگ و جین می و کینه ی دلدادگان این دو نفره.

یکی دیگه از نکته های بسیار پر رنگ و عالی سناریواستفاده از استعاره ها بود. امان از این مفهوم های زیبا که تو جای جای سریال گنجونده شده بود. منظورم از استعاره حرکات رفتار با گفتاریه که مفاهیم معنادار زیادی پشت خودش داره و فکر بیننده رو درگیر خودش می کنه. مثلا مفهوم عشق رو می شه با هزار و یک راه مختلف نشون داد. چند تا از مواردی که خیلی به نظرم عمیق بود:

جین می که ازجمله ی عاشقانه ی شوفنگ غرق شرم شده. بلند می شه و دریاچه ی مقابلش رو پر از گل نیلوفر می کنه. این نهایت لطافت عاشقانه ای که یک مرد می تونه تو دل یک زن روشن کنه.

یا قسمتی که شخصیت دوم مرد. روون یو با جمله ی جین می عاشق تر می شه و به خلسه ی عاشقانه ای می ره. دقیقا تو همین لحظه دم اژدهاییش ظاهر می شه. انگار عشق، ادم ها رو به اصل خودشون برمیگردونه و تو اون لحظات ناب عاشقی به موجودات بی دفاعی بدل می شیم که اصل خودمون رو نشون می دیم.

شوفنگدر ابتدای داستان برای حفاظت از جین می پر ققنوسی بهش می ده. جالب اینجا بود که در انتهای داستان که عشق شوفنگ به تنفر تبدیل شده و می خواد با همین پر به جین می صدمه بزنه بازهم پر از جین می حفاظت می کنه.

وبهترین سکانس مفهومی سریال:

لحظه ی بهم رسیدن و قبول کردن درخواست عشق شوفنگه. باور کنید تو عمرم سکانسی با این مفهوم و زیبایی ندیده بودم. تبدیل شوفنگ به اصل خودش یعنی ققنوس و باز شدن گل های جین می

کمال یک مرد و زن. دقیقا به معنای واقعی و عارفانه ی کلمه ی عشق که جفت ها همدیگه رو کامل و شکوفا می کنن.

داستان پر از نکته های ریزاخلاقیه.موجودات فناناپذیر و جاودانه ای که همین جاودانه بودن براشون درست مثل یک شمشیر دو لبه می مونه.اگر اشتباه کنن. راه رو خطا برن تا اخر عمر باید با عقوبت این خطاها کنار بیان. وگاهی همین زندگی جاودان عقوبت خطاهای جبران ناپذیر خدایان می شه.

داستان یه ایده ی مبنایی خیلی جالبی داشت که تا حالا راجع بهش فکر نکرده بودم.

با اینکه تمام داستان در مورد موجودات جاودان بود اما زندگی انسان ها با این موجودات متفاوت بود.

اینکه هر کدوم از ما شاید یک خدا هستیم که برای رشد و بلوغ به دنیا اومدیم تا با هفت درد زندگی مردم فانی (تولد و کودکی و عشق و بیماری و کهولت سن و مرگ )اشنا بشیم و به بالندگی برسیم.

اگه درست بهش نگاه کنیم این ایدئولوژی خیلی راحت می تونه اکثر اتفاق های عجیب دنیا رو توجیح کنه مثل معجزه .. خواب های صادقانه. افرادی که به نظرمون اشنا می رسن و در یک نگاه عاشقشون می شیم. دژاوو ها ..

وجالب تر اینکه نهایت سختی یک جاودان و یک خدا، تبدیل شدن به یک انسان فانی بود و نهایت شکنجه اشون زندگی در دنیای ادم های فانی با مشکلات و سختی های بیشمارشون.

جدای از داستان، آهنگ سازی... تدوین... کارگردانی... جلوه های ویژه و گرافیکی بی نظیر... اکیپ بازیگران و عوامل... همه چیز عالی بود.

با اینکه سکانس های زیادی گفتم اما چند تا سکانس دیگه هم هست که دوست دارم راجع بهشون صحبت کنم.

جنگ در گرفتهبود و ققنوس دیگه در بهشت جایی نداشت. حالا زیردست هاش به دشمن تبدیل شدن اما صحنه ی عبور ققنوس از بین سربازانی که بهش پشت کرده بودن خیلی زیبا بود. پر از احترام و تاکید روی اخلاق و شرافت.

یا سکانس جنگ پایانی بین خدای شب و خدای اتش. پرده های مختلف این سکانس بی نظیر بود.مخصوصا با اون پایان جالب.

انتهای سریال هم معقول و خوب بود. با اینکه اواخر سریال خیلی غمناک بود اما من واقعا دوستش داشتم.

با وجود اینکه اواسط داستان از ریتم افتاد. اما در کل به این سریال نمره ی 9.5 رو می دم.شرط لذت بردن از این سریال کنار اومدن و غرق شدن در داستان تخیلیشه و اگه با این مورد کنار بیاید قطعا مثل من و بچه ها از دیدنش لذت می برید.

 

این سریال رو با وجود داستانِ تخیلی و کاستی های کمی که داشت، به عنوان بهترین سریال چینی معرفی می کنم. امیدوارم شما هم ببینید و خوشتون بیاد.

 

نظرات  (۷)

از قسمت چند انتقامی میشه؟

من عاشق خاکستر عشقم ای کاش فصل ۲هم داشت و زود تموم نمی شد ولی ممنون که این فیلمو ساختین😍😘🙂🥳

سلام..

با تشکر از کانال مردمی Bartar tv تونستیم خانوادگی ،من ، همسرم و دختر شش ساله ام سریال رو تماشا کنیم و برای دقایقی از دنیای واقعی فاصله بگیریم از جلوه های ویژه اش نگم براتون که عااالیه فقط در ابتدا بایست خود را بسپری بدست این اثر تا شما رو با خودش ببره ..تماشای این سریالو توصیه میکنم شدید _ برای مدت مدید

تهش شوفنگ و جین‌می به هم میرسن یا ن؟😕

 

قشنگه ولی خیلی طولانیه متاسفانه من از فیلم های طولانی خوشم نمیاد که توی گوشی ببینم☹

پایانش خوش هست؟

پاسخ:
آره عزیزم پایانش خوشه . نگران نباش 

منم تازه تمومش کردم

داستان پر فراز و نشیبی داشت  و از یه جایی به بعد حالت کمدیش رو از دست میداد و به جاش ریتم داستان تند تر و هیجانی تر میشد و اتفاقات مهم تری میوفتاد

در کل سریال خیلی قشنگی بود و اکثر جلوه های ویژش هم خوب بود دکور و لباس هاشون که خیلی خوب بود

ممنون از نقدتون

ولی اون زیر دست شوفنگ توی دنیای فانی به یه پیر مرد کمک میکنه و پیر مرد بهش یه نشان میده که اگر بعدا کمک خواست بتونه از پیر مرده کمک بگیره اون جایی به کار رفت اصلا؟

بعد یه چیزی یه بار شاهزاده ی شیاطین یه نشانی پیدا کرد که باباش گفت این نشان به یکی از پادشاهان یا بزرگان شیاطین اشاره داره و اگر اون شخص رو پیدا کنن خیلی خوب میشه و اینا ولی خیلی بهش نپرداختن نفهمیدم این همون نشانی بود که زیر دست شوفنگ هم داشتش یا اون پیرمرده که زیر دست شوفنگ بهش کمک کرد همون بزرگ شیاطین بود؟ شایدم همونی بود که وقتی شوفنگ داشت پادشاه شیاطین میشد به پادشاهی منصوبش کرد کلا اگر واضح تر میگفتن بهتر بود

بعد مشخص نشد اون گوی بعد از مرگ مادر شوفنگ چی شد اصلا نشون نداد که کسی دنبال جنازه ی اون رفته یا نه. اگر گوی رو دوباره پیدا میکردن شاید میشد رنگ چشمای جین می رو برگردوند یا حتی شاید از همون نشانی که زبردست شوفنگ داشت میتونستن استفاده کنن و از پیرمرده برای چشمای جین می کمک بگیرن. کلا اگر یه جاهایی رو باز میکرد داستان رو خیلی خوب میشد 

اخرش هم ظاهرا جین می فانی شده بود و تهذیب گری کرده بود و میخواست یه شیطان بشه و کنار شوفنگ بره اما معلوم نشد چطور هنوز حافظه ی زندگی قبلیش رو داره

بازم ممنون از نقدتون خسته نباشید

پاسخ:
سلام عزیزم قبول دارم. البته من زیاد با کمدیش حال نکردم همون تم انتقامیش بیشتر بهم چسبید. 
خواهش می کنم. خیلی وقت پیش دیدم و زیاد یادم نیست اما فکر کنم کمک به پیرمرده به درد خورد چون اگه نبود همون موقع تو نکات منفی می آوردم. 
چینی ها اینقدر ایده تو ایده میارن که یه وقتایی ایده های اولیه حذف می شه یا عقیم باقی می مونه. به هر حال پروژه های طولانی همیشه از این مورد ها داشته.
یه وقتایی هم تغیر زبان و نوع ترحمه هم تاثیر داره. یعنی مترجم متوجه مفهوم اصلی جمله ی ترجمه شده نمی شه و یه نوع دیگه تغبیر می کنه و تو روند داستان تاثیر می ذاره من این رو به شخصه تو بعضی ترجمه ها مخصوصا کره ای و ترکی دیدم چون تا حدی این دو زبان رو متوجه می شم و وقتی ترجمه متفاوت باشه حس می کنم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی